شهادت برای مسیح، گناهکاران را به قدیسین تبدیل می کند، این به خاطر نشان دادن ایمان و زندگی شهید بونیفس است.
بونیفس همراه زنی ثروتمند به نام آگلایوس در روم زندگی می کرد که روابط نامشروعی داشتند و هر دوی آنها بت پرست بودند، آگلایوس علاقه داشت که بعضی از تصاویر قدیسین را به خاطر دفع بلای شیاطین در خانه نگه دارد، به همین خاطر خدمت کارش را به آسیا فرستاد تا تعدادی از آنها را خریداری کند و با خود بیاورند.
بونیفس چند خدمتکار دیگر را همراه مبلغی برداشت که راهی سفر شود، به آگلایوس گفت اگر من نتوانم آنها را پیدا کنم و به جای آن من شهید شوم و آنها من را به عنوان یک قدیس شهید به تو برگردانند آیا بازهم افتخار خواهی کرد؟ آگلایوس خندید و گفت گناهکار مست پیر را ببین که چگونه سخن می گوید.
زمانی که به شهر تارسوس وارد شدند مشاهده کردند که مسیحیان چگونه شکنجه می شوند و دست و پای آنها قطع می شود، بونیفس به مسیح ایمان آورد و با صدایی بلند گفت که من هم یک مسیحی هستم. قاضی شهر دستور داد که به دهان او سرب داغ بریزند و جان او را بگیرند.
زمانی که جنازه او را به روم آوردند فرشته ای بر آگلایوس ظاهر شد و گفت بنگر خدمتگزار پیشین خودت را که اکنون برادر من است. آگلایوس تمامی ثروت خود را به فقرا بخشید و به نام بونیفس کلیسایی را ساخت.
قدیس بونیفس در سال 290 به پادشاهی ابدی مسیح رسیدند.
